پنهان شدن: تا در سخن بر تو بسته نگردد و فایدۀ سخن غایب نگردد. (قابوس نامه). پریروی از نظر غایب نگردد وگر صد بار بربندد نقابی. سعدی (بدایع). و طایفه ای به وجد از حضور غایب میگردد. (مجالس سعدی)
پنهان شدن: تا در سخن بر تو بسته نگردد و فایدۀ سخن غایب نگردد. (قابوس نامه). پریروی از نظر غایب نگردد وگر صد بار بربندد نقابی. سعدی (بدایع). و طایفه ای به وجد از حضور غایب میگردد. (مجالس سعدی)
غرق شدن. غرقه گشتن. رجوع به غرقه گشتن شود: کشتی خرد است دست در وی زن تا غرقه نگردی اندرین دریا. ناصرخسرو. در این گرداب بی پایان منه بار شکم بر دل که کشتی روز طوفان غرقه از باد شکم گردد. سعدی
غرق شدن. غرقه گشتن. رجوع به غرقه گشتن شود: کشتی خرد است دست در وی زن تا غرقه نگردی اندرین دریا. ناصرخسرو. در این گرداب بی پایان منه بار شکم بر دل که کشتی روز طوفان غرقه از باد شکم گردد. سعدی
چیره شدن پیروز گشتن غلبه کردن پیروز شدن: مسلط گشتن: اگر جاهلی بر زبان آوری و شوخی غالب آمد عجب نیست. یا غالب آمدن برکسی. چیره شدن بر او: ماهی بر او غالب آمد و دام از دستش بربود. یا غالب آمدن در امری. چیره شدن در آن بر کسی: عفص غالب آمدن در کشتی و سست گردانیدن طرف
چیره شدن پیروز گشتن غلبه کردن پیروز شدن: مسلط گشتن: اگر جاهلی بر زبان آوری و شوخی غالب آمد عجب نیست. یا غالب آمدن برکسی. چیره شدن بر او: ماهی بر او غالب آمد و دام از دستش بربود. یا غالب آمدن در امری. چیره شدن در آن بر کسی: عفص غالب آمدن در کشتی و سست گردانیدن طرف